برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 13:48
یکی با اسم فیک تهدید کرد که مدتهاست اینجا رو دنبال میکنه و من رو بهتر از ننهش میشناسه و ... خلاصه تهدید چالهمیدونی.
نشونی رو عوض کردم. ارتباطم با چند نفری که میخوندند از دست رفت. پ قراره بره. نگرانم. اخر هفته سختی بود. امروز سرکار نرفتم. تا دو سه خواب بودم. حوصله نداشتم.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 13:48
کدوم خری گفته ما اجازه داریم بقیه رو نصیحت کنیم؟ کدوم خری گفته ما بهتر از بقیه میفهمیم؟ کدوم خری گفته نصیحت کردن خوبه؟ اگه این نوشتهها آه و ناله است چرا نشستی به قول خودت پنجاه پست رو خوندی؟ آقا برو کتابای انگیزشیِ خواستن توانستنت رو ادامه بده. اینجا برا کسی دعوتنامه نفرستادم.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07
کامنت مفصلی را که نوشته بودند پاک کردم. از هر کس گفت «خواستن توانستن است» فاصله بگیریم. گاهی کلمهها احساس ناامنی به من میدهند. یکی مثل ایشان از سخت کار کردن چیزی شنیده. جناب ما سالها سخت کار کردیم. از همان کودکی. خیلی چیزها را با دست خالی کمی عوض کردیم. هیچوقت هم به خودمان اجازه ندادیم برای کسی نسخه بپیچیم. کاش دیگر اینجا نبینمتان.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07
خوشحالی از تمام شدن یک روز کاری. از فهمیدن اینکه در کلهی استاد راهنما چه میگذرد. از روزی که در سکوت گذشت. چیزهایی درهم...
برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07
شب با «ما» حرف زدیم. «ما» این تاریکی را میفهمد. گریه کرد. کاپشن پوشید آمد بیرون با هم حرف زدیم. به پ گفتم حالم خوب نیست. در حال قورت دادن قورباغهام هستم. شروع بازنویسی مقالهی دوم برای بار دهم، صدم، هزارم.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39
دلم میخواست اتاق ساکت باشد. از اینهمه صدا بیزارم. احتیاج به تمرکز دارم. چیزهایی درهم...
برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39
سفته الکترونیکی کار نمیکند. وام رسالت هنوز درست نشده. رییس باعث نگرانی و اضطراب است. ر که همکار من است میخواهد از اینجا برود. رییس به تابلوی خطش گفت این چه ارزشی داره؟ از سرم گذشت خر چه داند قیمت نقل و نبات؟ موتورم برای کار کردن دیر روشن میشود. احتیاج به مرخصی و پول دارم. مقالهی دوم کار دارد.
چیزهایی درهم...برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39