چیزهایی درهم

ساخت وبلاگ
فروغ خوب گفته:«و زخم‌های من همه از عشق است» نگاهم سانتیمانتال نیست. اما از این‌همه تکه‌پاره شدن خسته‌ام. ظرف این یک ماه همه‌چیز عوض شد. خبر سرطان ژ و عوض شدن نظر پ. قرار گذاشته بودیم یک سال صبر کند بعد تصمیم بگیرد. گفته بود: باشه. و من پرنده شده بودم. مگر می‌شود زندگی به اندازه‌ی یک سال قشنگ بماند؟ نماند. پ امشب گفت واقع‌بین باش. ما نمی‌توانیم باهم بمانیم. و این حرف‌ها... تیزیِ این حرف‌ها. رفتم پیش روانپزشک. انگار که سفر. این هم سفری بود و تمام شد؟ دیگر هیچ‌چیز نمی‌دانم. گیجِ گیجم. هر لحظه حس و باوری دارم. از ظعر فکر می‌کردم آهر هفته‌ی بدی نیست. حالا تاریکم. پ حرفش را زد. اما من ادم تنهایی بودم که همیشه برای خودم راه باز کردم. آدم آزادی بودم که روی پاهای خودم ایستادم. حالا هم همین است. من ادم تجربه‌ام. ادم زندگی. که می‌داند که این ماجرا و سفری که نامش زندگی من است کدام روز تمام می‌شود؟ باور کردن خودم، کلمه‌ها، نوشتن. سفر.شاید البته باز فرو بریزم. نمی‌دانم.کاش صبح روشن باشد. چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 13:48

حال و هوایم هر چهار ساعت یکبار عوض می‌شود. آ اینجاست. امروز روز عجیبی بود. البته نه خیلی عجیب. عدس‌پلو پختم. با مرغ. مثل سگ از رفتن پ می‌ترسم.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 13:48

یکی با اسم فیک تهدید کرد که مدت‌هاست اینجا رو دنبال می‌کنه و من رو بهتر از ننه‌ش می‌شناسه و ... خلاصه تهدید چاله‌میدونی.

نشونی رو عوض کردم. ارتباطم با چند نفری که می‌خوندند از دست رفت. پ قراره بره. نگرانم. اخر هفته سختی بود. امروز سرکار نرفتم. تا دو سه خواب بودم. حوصله نداشتم.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 13:48

کدوم خری گفته ما اجازه داریم بقیه رو نصیحت کنیم؟ کدوم خری گفته ما بهتر از بقیه می‌فهمیم؟ کدوم خری گفته نصیحت کردن خوبه؟ اگه این نوشته‌ها آه و ناله است چرا نشستی به قول خودت پنجاه پست رو خوندی؟ آقا برو کتابای انگیزشیِ خواستن توانستنت رو ادامه بده. اینجا برا کسی دعوت‌نامه نفرستادم.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 17 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07

کامنت مفصلی را که نوشته بودند پاک کردم. از هر کس گفت «خواستن توانستن است» فاصله بگیریم. گاهی کلمه‌ها احساس ناامنی به من می‌دهند. یکی مثل ایشان از سخت کار کردن چیزی شنیده. جناب ما سال‌ها سخت کار کردیم. از همان کودکی. خیلی چیزها را با دست خالی کمی عوض کردیم. هیچ‌وقت هم به خودمان اجازه ندادیم برای کسی نسخه بپیچیم. کاش دیگر اینجا نبینمتان.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 18 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07

خوشحالی از تمام شدن یک روز کاری. از فهمیدن اینکه در کله‌ی استاد راهنما چه می‌گذرد. از روزی که در سکوت گذشت. چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 15 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 19:07

شب با «ما» حرف زدیم. «ما» این تاریکی را می‌فهمد. گریه کرد. کاپشن پوشید آمد بیرون با هم حرف زدیم. به پ گفتم حالم خوب نیست. در حال قورت دادن قورباغه‌ام هستم. شروع بازنویسی مقاله‌ی دوم برای بار دهم، صدم، هزارم.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39

دلم می‌خواست اتاق ساکت باشد. از این‌همه صدا بیزارم. احتیاج به تمرکز دارم. چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39

سفته الکترونیکی کار نمی‌کند. وام رسالت هنوز درست نشده. رییس باعث نگرانی و اضطراب است. ر که همکار من است می‌خواهد از اینجا برود. رییس به تابلوی خطش گفت این چه ارزشی داره؟ از سرم گذشت خر چه داند قیمت نقل و نبات؟ موتورم برای کار کردن دیر روشن می‌شود. احتیاج به مرخصی و پول دارم. مقاله‌ی دوم کار دارد.

چیزهایی درهم...
ما را در سایت چیزهایی درهم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mchizhaiedarhama بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 15:39